حکومت از دیدگاه فلاسفهآرا و سیره فیلسوفان و حکمای یونان باستان به ویژه سقراط، افلاطون و ارسطو درباره حکومت همواره مورد توجه فیلسوفان مسلمان بوده است. ۱ - دیدگاه سقراط درباره حکومت عامهسقراط حکومت عامه را که در آن زمان در آتن رایج بود، نوعی هرج و مرج و در نتیجه، نامطلوب میشمرد. [۱]
افلاطون، حکمت سقراط و افلاطون، ج۱، ص۱۸۳، ترجمه و نگارش محمدعلی فروغی (۱۳۱۶ش).
۲ - دیدگاه افلاطون درباره حکومت عامهافلاطون عالیترین آرمان حکومت را در مدینه فاضله، که سعادت دنیا و آخرت ( خیر مطلق ) را فراهم میآورد، میدانست، به نظر او حکومت عامه مردم به دور از حکمت و حکومت استبدادی موجب پایمال شدن منافع و مصالح عمومی است و فیلسوفان بهترین فرمانروایاناند. ۲.۱ - شرایط حاکم از دیدگاه افلاطونوی برای حاکم سه شرط قائل بود: حکمت، شجاعت اخلاقی و اعتدال . [۲]
افلاطون، دوره آثار افلاطون، ج۲، ص۱۰۱۶، ترجمه محمدحسن لطفی و رضا کاویانی، تهران ۱۳۸۰ش.
[۳]
افلاطون، دوره آثار افلاطون، ج۲، ص۱۰۳۹ـ۱۰۴۲، ترجمه محمدحسن لطفی و رضا کاویانی، تهران ۱۳۸۰ش.
[۴]
افلاطون، دوره آثار افلاطون، ج۲، ص۱۱۰۳ـ۱۱۱۰، ترجمه محمدحسن لطفی و رضا کاویانی، تهران ۱۳۸۰ش.
۳ - دیدگاه ارسطو درباره حکومتارسطو [۵]
ارسطو، سیاست، ج۱، ص۱۷۴، ترجمه حمید عنایت، تهران ۱۳۵۸ش.
رمز کارآییِ حکومت را دو چیز میدانست: پیروی مردم از قوانین و خوب بودن قوانین.
وی در کتاب سیاست، [۶]
ارسطو، سیاست، ج۱، ص۱۱۹ـ۱۲۰، ترجمه حمید عنایت، تهران ۱۳۵۸ش.
اهداف حکومت و اَشکال مطلوب و نامطلوب آن را توضیح داده و به تفصیل، ویژگیهای حکومت پولیتی ( حکومت طبقه متوسط ) و وجوه تمایز و تفاوت آن با دیگر انواع حکومت را بررسی کرده و این نوع حکومت را ستوده است. [۷]
ارسطو، سیاست، ج۱، ص۱۷۳ـ۱۸۳، ترجمه حمید عنایت، تهران ۱۳۵۸ش.
[۸]
ارسطو، سیاست، ج۱، ص۶۳ـ۶۴، ترجمه حمید عنایت، تهران ۱۳۵۸ش.
وی، همچنین بخشی را به بررسی علل و عوامل تباهی حکومت و راههای تضمین بقای آن اختصاص داده است. [۹]
ارسطو، سیاست، ج۱، ص۲۲۷ـ۲۳۵، ترجمه حمید عنایت، تهران ۱۳۵۸ش.
۴ - حکومت در منابع فلسفی اسلامیپس از آشنایی فلاسفه مسلمان با فلسفه یونان، موضوع حکومت در منابع فلسفی اسلامی در مبحث حکمت عملی (با عنوان سیاست مُدُن ) جایگاه خاصی یافت. در این آثار از نیاز انسان به تعاون و اجتماع سخن به میان آمده و پس از بیان ضرورت حکومت، شرایط و اوصاف « مدینه فاضله » و حاکم آن و اقسام «مُدُن غیرفاضله» ذکر شده است. [۱۰]
محمدبن محمد فارابی، آراء اهل المدینة الفاضلة و مضاداتها، ج۱، ص۱۱۶ـ۱۳۲، چاپ علی برملحم، بیروت ۱۹۹۵.
[۱۱]
محمدبن محمد فارابی، کتاب السیاسة المدنیة، ج۱، ص۷۳ـ۱۲۰، چاپ علی بوملحم، بیروت ۱۹۹۶ب.
[۱۲]
محمدبن محمد نصیرالدین طوسی، اخلاق ناصری، ج۱، ص۲۷۹ـ۲۹۹، چاپ مجتبی مینوی و علیرضا حیدری، تهران ۱۳۵۶ش.
۴.۱ - دیدگاه فارابیبه نظر فارابی [۱۳]
محمدبن محمد فارابی، احصاءالعلوم، ج۱، ص۸۰، چاپ علی بوملحم، بیروت ۱۹۹۶الف.
نیاز امتها به حکومت از آن روست که در پرتو اقتدارِ آن، مجموعه سنّتهای شایسته و مَلَکات اخلاقی در میان مردم رواج یابد و مستقر گردد.
۴.۲ - دیدگاه سهروردیشهابالدین یحیی سهروردی (متوفی ۵۸۷) [۱۴]
یحییبن حبش سهروردی، مجموعه مصنّفات شیخاشراق، ج۱، ص۵۰۴، تهران ۱۳۸۰ش.
[۱۵]
یحییبن حبش سهروردی، مجموعه مصنّفات شیخاشراق، ج۲، ص۳۰۶، تهران ۱۳۸۰ش.
[۱۶]
یحییبن حبش سهروردی، مجموعه مصنّفات شیخاشراق، ج۳، ص۱۰۸، تهران ۱۳۸۰ش.
بدون اشاره به مدینه فاضله، حکومت را شایسته حکیمی متأله و دارای صفاتی همچون انبیا و فرّه ایزدی میدانست که با اشراق نورِ حق تعالی، دیگران را به اطاعت وا میدارد.
۴.۳ - دیدگاه نجمالدین رازینجمالدین رازی، از مشایخ عارفان و صوفیان، رسیدن به پادشاهی (یا به تعبیر او، ظلاللهی ) را از عنایات الهی دانسته و جمع شدن صفات ملوک دین و ملوک دنیا را در سلطان بزرگترین سعادت معرفی کرده است. او قدرت حکومت را برای تخلّق به صفات ربوبی و کمال اخلاق وسیله مناسبی میداند. [۱۷]
عبداللّهبن محمد نجمرازی، مرصادالعباد، ج۱، ص۴۱۱ـ۴۳۱، چاپ محمدامین ریاحی، تهران ۱۳۶۵ش.
۴.۴ - دیدگاه ملاصدرابه نظر ملاصدرا هم [۱۸]
محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی (ملاصدرا)، الشواهد الربوبیة فی المناهج السلوکیة، ج۱، ص۴۲۰ـ۴۲۶، چاپ مصطفی محقق داماد، تهران ۱۳۸۲ش.
مردم برای بقا و آسایش نیازمند حکومت و قانوناند و غایت اصلی سیاست، اطاعت از شریعت است.
۵ - پانویس
۶ - منابعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حکومت در اسلام»، شماره۶۳۹۴. ردههای این صفحه : فلسفه
|